رادمهررادمهر، تا این لحظه: 12 سال و 11 ماه و 26 روز سن داره

رادمهر

روزهای رادمهری

این روزا روزای رادمهریه... آخه تمام لحظه هامون با شیرین زبونی های تو می گذره؛ دارم می برمت خونه مامانی، خودت به من می گی : مامانی نزنی، جیغ نکشی، گریه نکنی...استامیس (اسمارتیز) بخر بیار!!!!! شبا دیگه روی پام نمی خوابی، دوست داری خودت بخوابی، می یایی دمرو دراز می کشی پیشم و می گی مامان ماساژ بده... آخه تو ماساژو کجا یاد گرفتی وروجک؟ امان از اون روزی که یه چیز ممنوع و یا بی موقع می خوای... درست قبل از خوردن شام: مامان بستنی بده... رادمهر شام بخور بعدا... بستنی بده... عزیزم بعد شام... بستنی بده... نخود فرنگی بعد شام... بستنی بده... وروجک بعد شام...بستنی بده... تقریبا اینجاهاست که مراحل کامل ایزوگام به روش 2013 رو کامل رو اعصاب ما ا...
22 مرداد 1392

عکسای رادی رادانی...

       تو عکس اولی کلاه بابا جون رو برداشتی و داری باهاش شیطنت می کنی... عکس دومی گوشی منو که خیر سرم یواشکی گذاشته بودم شارژ برداشتی و داری با سینا حرف می زنی... تو عکس سومی رفتیم یه پیک نیک کوچولو تو لواسون، خوشم می یاد اهل حالی... گفتی مامان چای و شیرینی بده... بعدشم گفتی برات میز درست کنم تا بشینی و برای خودت چای و شیرینی بخوری... راستی راستی که با تو شادی تو بغل آدمه  ...
20 مرداد 1392
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به رادمهر می باشد